• برابر با : 9 - رجب - 1447
  • برابر با : Sunday - 28 December - 2025
کل اخبار 5606اخبار امروز : 4
0

 هنر در سیطره کالا شدگی معنا

  • کد خبر : 13000
  • 28 دسامبر 2025 - 12:19
 هنر در سیطره کالا شدگی معنا

    فرهنگ، مجموعه‌ای از ارزش‌ها، باورها و سنت‌هاست که افراد آن جامعه را، در یک نظام معنایی مشترک، گرد هم می‌آورد فرهنگ، هیچ‌گاه ایستا نبوده و همواره قابلیت یادگیری، ارتقا و بازاندیشی دارد و حامل معناها در تعاملات اجتماعی و فردی است.     در این میان، هنرمندان و اندیشمندان به عنوان بخشی تأثیرگذار در حوزه […]

    فرهنگ، مجموعه‌ای از ارزش‌ها، باورها و سنت‌هاست که افراد آن جامعه را، در یک نظام معنایی مشترک، گرد هم می‌آورد فرهنگ، هیچ‌گاه ایستا نبوده و همواره قابلیت یادگیری، ارتقا و بازاندیشی دارد و حامل معناها در تعاملات اجتماعی و فردی است.

    در این میان، هنرمندان و اندیشمندان به عنوان بخشی تأثیرگذار در حوزه فرهنگ، قادرهستند تا معناهای پیچیده‌تر، عمیق‌تر و سازنده‌تری را ایجاد کنند. این افراد به کمک هنر و تفکر خلاق خود، امکان ارتقای سطح افکار عمومی جامعه و رشد فرهنگی را فراهم می‌آورند.

اما ساختار وجودی هنر در دنیای معاصر، کاملا منطبق با رشداندیشه های فرهنگی نیست و بخش مهمی از آن به نظام بازار وابسته شده است و نظام سرمایه داری، بخشی از هنر را که، متکی به عرضه و تقاضا است را حمایت می نمایدو بخش فرهنگ سازی و اندیشه های انسان سازانه آن، د ر زیر چتر اندیشه سرمایه داری، که بر سود و انتفاع شخصی بناشده است را، مورد توجه قرا ر نمی دهد.

سرمایه داری که بر اساس سیستم درونی بازار و ایجاد سود وسرمایه، انسان را از فقر نجات داد  این فرصت و امکان فراهم شد تا توجهی ویژه به آموزش، فرهنگ وهنر داشته باشد. با وجود ارزش های تاریخی نظام سرمایه داری، اما بسیاری از کنش های اقتصادی آن در حوزه فرهنگ و هنر،  کارساز نیست زیرا این نظام، در اندیشه رشد ورفاه مادی انسانی است وساختار وجودی آن، بر انتفاع فردی ساخته شده است.

    نگاهی به رویدادهای دوران معاصر که در نوعی پیچیده گی و دوگانگی و عدم قطعیت معنایی روبروست، می‌تواند بخشی از این چالش را آشکارتر کند. فرهنگ غالب در دوره مدرن و معاصر که بر گرفته از نظام پیچیده سرمایه‌داری  و  مبتنی بر تولیدات انبوه است خواه این تولید فرهنگی باشد یا صنعتی. چنانچه نظام سرمایه‌داری بر هر آنچه تولید می‌شود، نه بر یک بینش استعلایی، یا بیان حسی و اندیشه‌های انسانی، و نه بر توسعه خلاقیت‌های فردی و عمومی، بلکه آن را تنها به عنوان، عاملی موثردر ایجاد ارزش افزوده می داند  و معناسازی می‌کند.

    یکی از مهم‌ترین برخوردهای اندیشه سرمایه‌داری با هنر، کالا شدن آن است، زیرا از منظر این فرهنگ، هر چیزی که قابلیت تولید داشته باشد، به طور حتم می‌تواند قیمت‌گذاری شود. ورود آن به بازار عرضه وتقاضا، بخش مهمی از این اندیشه است در حالی که، بخش مهمی از رشد فرهنگ و اندیشه‌های انسانی، در محتوای خلاقانه و حسی و بیان اندیشه‌های انتقادی، اجتماعی و فردی آن نهفته است فرهنگ وهنر که بخشی مهم از اندیشه های انتقادی در آن به ظهور می رسد، تسلط بازارمی تواند، آن را از اندیشه انتقادی تهی کرده و در مسیر طبقه مسلط همراه  گرداند عاملی که با ساختار وجودی هنر در تقابل  است بویژه هنر دوران مدرن ومعاصر که ارزش های  انتقادی و اجتماعی آن، بر ویژگی زیباشناسانه آن برتری دارد.

    دور بودن  هنرمندان و نگرش‌های انتقادی آن‌ ها از سلطه فرهنگ سرمایه‌داری و نظام‌ها و نهادهای حاکم و ذی‌نفوذ، به ایجاد تأثیرات مثبت و معناداری می‌انجامد که بر فرهنگ عمومی تأثیر خواهد گذاشت. آدورنو معتقد است که، هنر می‌تواند بر مخاطب تأثیر بگذارد و بر اساس نظریه دیالکتیک منفی، به نقد تضادها و چالش‌های اجتماعی و فرهنگی بپردازد.

    در دیالکتیک منفی آدورنو، این تضاد درونی، بر خلاف دیالکتیک هگلی، که در  انجام، به یک وضعیت تکاملی و ایده آلی می رسد. در دیالکتیک آدورنو، هیچگاه، به نقطه ای مثبت و عاری از تنش و تضاد نخواهد رسید بلکه همیشه این تناقضات و تنش ها وجود خواهند داشت

   از این رو، تضاد درونی، که حاصل دنیای مدرن است باقی می ماند در حیطه هنر، نیز نمی توان بطور کامل از تضادهای درونی که بین ارزش های معنایی فرهنگ وهنر، با نگاه سود محور اندیشه سرمایه داری است، راهی برون رفت ایجاد کرد.

    آیا توجه و تمرکز بیش از اندازه بر اقتصاد هنر و رشد این فضا، به‌راستی، اثرهنری، می تواند  گویای روح دوران و زمانه خود باشد که حاصل جنگ‌ها، سختی‌ها، روزمرگی‌ها و افسردگی دنیای معاصر است. دقت و درک عمیق‌تر این روند، آگاهی می‌دهد که هنر در نهایت باید خرید و فروش شود. اما کدام نهاد هنری بر ارزش‌های بنیادی هنر و کارکرد انسانی و اجتماعی آن، تأکید دارند و آن را از این زاویه بررسی می‌کنند. آیا نهادهای هنری، تلاش کرده اند تا کارکرد فرهنگی و اجتماعی هنر را ارتقا داده و بر این اساس مورد سنجش و داوری قرار دهند و هنر به مرتبه آگاهی رسانی جامعه ارتقا یابد بلکه بر اساس آنچه از نهاد های هنری و عوامل ذی نفوذ این نهادها عنوان می شود بیشتر بر اساس سبقه هنری، وجود بازارهای قبلی و تلاش آنان در کسب بیشتر این بازارها و افزایش قیمت کالاهایشان است که به آنان هویت می بخشد و در نهایت تشویق هنرمند برای دستیابی به بازار گرانتر، تا بتواند خود را در عالم هنر تثبیت گرداند. بخشی ازاین تفکر، بدلیل شرایط اینگونه نهادها، که دارای هزینه های جاری واجبار در ایجاد سود و کسب سرمایه، به منظور ادامه حیات هستند مشکلی که، مستقیما بر روی هنر و اندیشه های بر گرفته از آن، تاثیرخواهد گذاشت از این رو، امکان اینکه، تمامی تفکر غالب را، بر روی هنر متمرکز نمایند لاجرم، به تفکراتی که مبتنی بر اقتصاد وبازار هنر است معطوف می شود چنانچه، کمتر رویکردی اندیشمندانه و پژوهشگرایانه به هنر خواهند داشت.

    هنر، به‌عنوان کالایی برای قشر خاصی از جامعه، مطرح می‌شود، نه ابزاری برای تعامل با توده‌ها، یا بیان چالش‌های اجتماعی و فردی آنان، یا ایجاد اثری هویت بخش، و یا نمود اثری جریان ساز درروندی تاریخی، ویا بیان اندیشه های انسانی، که هنرمند نیز، بخشی از آن است. بسیار دیده شده است که بیان ارزش های اجتماعی، دیدگاه ها و نگرش های فردی هنرمند، نمی تواند بازار هنری اش را تامین کند و از نهاد هنر، به منظور تولید کالای هنری قابل فروش، کمک می گیرد.

  با کالایی شدن و امکان تصاحب آن برای طبقه ای خاص، هنر، به عنوان کالایی بر ضد اهداف خود، قرار می‌گیرد زیرا، مرگ هنر، زمانی آغاز می شود که، در خدمت جامعه ای باشد که با دردها، کمبودها وسختی ها  ناآشنا بوده، و در تلاش است تا تقاضاهای گروهی را، تامین نماید و هنرمند، ناگزیر، در اندیشه همراهی و هماهنگی با این تقاضاها پیش می رود. هنر، اگر بر بخشی از روان انسانی، که درد ها را درک می کند و بازتاب می دهد، تاثیر گذار نباشد، و یا به تعالی روح انسانی کمک ننماید، نمی تواند رسالتی، برای  بهبود وضع اجتماعی، فردی وارتقا اندیشه های انسانی داشته باشد. هویت هنر، در ارتقاء سطح روح و اندیشه خالق اثر نهفته است و این اندیشه و ارتقاء فکری، در منش هنرمند بازتاب می یابد و بر جامعه انسانی تاثیر می گذارد و هر آنچه که جدای از این باشد نمی تواند، گواهی بر حقیقت راستین هنر باشد.

لینک کوتاه : http://hadafpress.ir/?p=13000

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب‌ها