بورد گفت: طبق مکاتبه ای که اخیرا با شرکت ملی نفت انجام شده است مصرف شرکتهای فولادی زیر پنجاه میلیون مترمکعب است. بر این اساس تدبیری صورت گرفت تا دو یا سه میدان گازی به آنها واگذاری خواهد شد تا در تولید نیز مشارکت داشته باشند و بخشی از مشکلات آنها در این حوزه مرتفع
شود.
مدیرعامل شرکت ملی نفت گفت: در مورد مدلهای مختلف تامین مالی جهت افزایش تولید میادین هیچ محدودیتی نداریم. حتی حاضریم برخی میادین را به صورت کامل به بخش خصوصی واگذار کنیم. تا مشارکت حداکثری در سرمایه گذاری در تولید انجام شود.
مهرداد عباد در این رابطه و با اشاره به مشکل کمبودها در حوزه انرژی به «هدف و اقتصاد» گفت: «دولتها تصور میکردند ایران تا ابد گاز خواهد داشت، در حالی که افت فشار چاهها از سالها قبل قابل پیشبینی بود. در حال حاضر، دیگر کشورها با بهرهگیری از روشهای نوین مانند استفاده از گازهای بیاثر، گاز هلیوم، یا حتی فناوریهای حرارتی و نانوذرات، مشکل افت فشار را مهار میکنند. اما ایران همچنان به تزریق گاز ترش یا آب متکی است؛ روشهایی که عملاً بازدهی لازم را
ندارند.»
این کارشناس انرژی تأکید کرد که تحریمها باعث شده ایران از دسترسی به فناوریهای پیشرفته بازبماند. او افزود: «قطر، شریک ایران در میدان گازی پارس جنوبی، سالهاست با همکاری شرکتهای بینالمللی مانند توتال، با پیشرفتهای فناورانه در حال بهرهبرداری هوشمندانه از میدان مشترک است، در حالی که ایران نهتنها در فناوری فشارافزایی، بلکه در استحصال مشتقات گازی نیز عقب مانده و عملاً دچار خامفروشی و خامسوزی گاز شده است.»
در چنین شرایطی و در حالی که صنایع فولاد خود با چالش های متعددی مواجه است، ورود به صنعت گاز و انرژی مشخص نیست تا چه میزان موفقیت آمیز باشد.
این در حالی است که هدفگذاری تولید ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۱۴۰۴ یکی از برنامههای کلان اینحوزه بوده، اما ضریب بهرهبرداری از ظرفیت تولید همچنان پایینتر از استانداردهای جهانی است. در حالی که میانگین جهانی این شاخص ۷۵ درصد و در چین، بزرگترین تولیدکننده فولاد، حدود ۸۸ درصد است، این رقم در ایران کمتر ۶۰ درصد باقی مانده است.
رکود داخلی بهعنوان یک درد پنهان صنعت فولاد ایران عمل کرده است. کاهش ساختوساز، افت تقاضای داخلی برای محصولات فولادی و بیثباتی بازار ارز، موجب شده واحدهای تولیدی بهدنبال راهکارهایی برای بقا باشند. در چنین شرایطی، بسیاری از تولیدکنندگان حتی حاضر به پذیرش تعرفههای سنگین صادراتی هستند تا بتوانند محصولات خود را به فروش برسانند. رکود داخلی نه تنها نتیجه یک اقتصاد ضعیف است، بلکه بهطور مستقیم بر میزان تولید و بهرهوری صنایع فولادی تأثیر گذاشته و آن را به مرز بحران نزدیک کرده است.
در چنین شرایطی آیا اساسا صنایع فولاد قادر به مشارکت در حوزه گازی هستند یا قرار است صرفا مشکلات خود را به حوزه ای دیگر نیز منتقل کنند؟ و از همه مهم تر، زمانی که شرایط برای ورود سایر صنایع به حوزه انرژی باز شده است چرا اساسا فقط به صنایع فولاد اجازه داده می شود تا در این امر مهم مشارکت کند؟

