هر کسی در خانوادهاش بیماری را تجربه کرده باشد، میداند که هیچ چیز تلختر از ناتوانی در تهیه دارو برای عزیزان نیست. اینکه نسخهای در دست داری، اما از داروخانه دست خالی بازمیگردی. یا شاید بدتر، اینکه قیمت دارو را میدانی، اما توان خریدش را نداری. این روزها، این تجربه دیگر خاصِ خانوادههای محروم نیست؛ حتی طبقه متوسط هم زیر بار سنگین هزینههای دارو و درمان کمر خم کرده است.
پیش از این، شاید گفتن اینکه «کسی دارو ندارد» شوکهکننده بود. امروز اما شنیدن اینکه «خیلیها درمان نمیکنند چون از عهده هزینهاش برنمیآیند» به واقعیتی معمول بدل شده. این اتفاقی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. درد جسمی یک چیز است، اما رنج ناتوانی از درمان، زخمیست بر روح خانوادهها. مخصوصاً وقتی بدانیم بسیاری از این بیماریها قابل درمان هستند، اگر فقط دارو بهموقع و با قیمت مناسب برسد.
بیگمان نظام سلامت ما در دورههایی دستاوردهای ارزشمندی داشته است؛ اما امروز مردم، نه آمار پیشرفت میخواهند و نه وعدههای دور. مردم دنبال آرامشاند، دنبال اطمینان خاطر از اینکه اگر روزی بیمار شدند، دارو هست، درمان هست، و هزینهها آنقدر سنگین نیست که بهجای درمان، به دعا پناه ببرند.
آنچه در سالهای اخیر اتفاق افتاده، تغییر آرام اما عمیق نگاه به حوزه دارو و درمان است. نگاه اقتصادی، جای نگاه انسانی را گرفته است. بازار آزاد، نرخ ارز، تعرفه گمرکی، و حمایت از تولید، همه واژگانی هستند که جای خود را در سیاستگذاری سلامت باز کردهاند؛ اما در این میان، جای خالی “بیمار” در تصمیمسازیها حس میشود. تصمیماتی که گاه بدون مشارکت جامعه پزشکی و دلسوزان این حوزه گرفته میشود، بیش از آنکه مسیر بهبود را هموار کند، بار اضافی بر دوش بیماران و خانوادهها میگذارد.
امروز سیاستگذاری در حوزه سلامت نیازمند نگاهی تازه است. نگاهی که در آن «بیمار»، نه یک عدد، بلکه یک انسان باشد. کسی که امیدش به همین سیستم است. کسی که وقتی به داروخانه میرود، باید بداند که نسخهاش فقط یک تکه کاغذ نیست، بلکه سندی است از اعتماد او به نظام سلامت.حمایت از تولید داخلی در حوزه دارو اقدامی ارزشمند و ضروریست؛ اما این حمایت نباید به قیمت پایین آمدن کیفیت دارو، کمبودهای پیدرپی و حذف داروهای مؤثر بینجامد. مردم حق دارند بهترین درمان را در دسترس داشته باشند. حمایت از تولید، نباید حمایت از انحصار، رانت و بیکفایتی باشد. تولید باید با شفافیت، نظارت و همراهی علمی انجام شود تا مردم، در هر شرایطی، اطمینان داشته باشند که داروی ایرانی، نه تنها در دسترس، که باکیفیت و مطمئن است واقعیت این است که حمایت از تولید داخلی بسیار مهم و حیاتی است. کشور باید بتواند خودش نیازهای داروییاش را تأمین کند. اما این حمایت نباید به قیمت کاهش کیفیت یا محرومیت مردم از داروهای مؤثر و ضروری تمام شود. دارو را نمیتوان با آزمون و خطا یا محدودیتهای بیپشتوانه اداره کرد. سلامت مردم جای آزمون نیست. حتی یک اشتباه در این حوزه میتواند هزینهای به وسعت جان یک انسان داشته باشد.
در کنار این چالشها، سیستم بیمه درمانی نیز نتوانسته همپای رشد هزینهها حرکت کند. بسیاری از بیمهها، پوشش کافی برای داروهای خاص، بیماران سرطانی، یا مبتلایان به بیماریهای خاص ندارند. به همین دلیل، خانوادههایی که به سختی دخلوخرج زندگی خود را مدیریت میکنند، حالا در برابر یک نسخه پزشکی، با ناامیدی به قیمتها نگاه میکنند و گاهی تصمیم میگیرند که “فعلاً درمان را عقب بیندازند.”
این سکوت، این چشمپوشی ناخواسته از درمان، خطرناک است. نه فقط برای سلامت فردی، بلکه برای سلامت اجتماعی. جامعهای که در آن مردم از درمان صرفنظر کنند، دیر یا زود با بحرانهایی روبهرو خواهد شد که دیگر فقط به نظام سلامت مربوط نمیشود، بلکه به امنیت روانی و حتی امید به زندگی مردم گره میخورد.
چه میتوان کرد؟
راهحلها ساده نیستند، اما ممکناند:
۱. تغییر نگاه به حوزه دارو و درمان: سلامت باید در اولویت سیاستگذاریهای کشور باشد. نه بهعنوان یک کالا، بلکه بهعنوان حق مردم.
۲. تقویت واقعی بیمهها: باید بیمههای درمانی توان جبران هزینههای سنگین دارو را داشته باشند، بهویژه برای بیماریهای خاص و مزمن.
۳. حذف واسطهگری و رانت در زنجیره دارو: سیاستگذاران باید شفاف، عادلانه و با مشورت با پزشکان و اقتصاددانان مستقل تصمیم بگیرند.
۴. افزایش دسترسی به داروهای باکیفیت: چه داخلی و چه وارداتی، مردم باید به دارویی مطمئن و مؤثر دسترسی داشته باشند.
۵. ایجاد یک سیستم حمایتی برای بیماران کمدرآمد: اگر قرار است عدالت اجرا شود، باید برای کسانی که در تنگنای مالیاند، مسیر درمان هموار شود.
ما ملتی هستیم که همیشه در سختترین شرایط، همراه هم بودهایم. امروز هم باید فریاد بزنیم که سلامت، حق همه است؛ نه امتیازی برای برخی. این صدای مردم است،صدای کسانیست که میخواهند اگر روزی بیمار شدند، دلگرم به یک نسخه درمانی، با امید از داروخانه بیرون بیایند.
و این انتظار زیادی نیست.