«هدف پرس» گزارش می دهد؛
سال جدید با گفته هایی آغاز شد که ریشه در قیمت ارز و سایر نوسانات اقتصادی دارد. یکی می گوید اگر قیمت دلار به ۱۵۰ هزار تومان برسد، اقتصاد کشور از هم می پاشد و یکی می گوید تا ۲۰۰ هزار تومان هم مشکلی پیش نمی آید. یکی خبر از دلار یک میلیون تومانی می دهد و یکی نیز می گوید همین الان هم اقتصاد فروپاشیده اما مرگ آن اعلام نمی شود.
در این رابطه، لطفالله سیاهکلی، نماینده ادوار مجلس گفت: با همین شیوهای که دلار بالا میرود و ما نمیتوانیم کنترل کنیم، فروپاشی اقتصادی قطعی است. دلار اگر به ۹۰ هزار تومان برسد، فروپاشی اقتصادی صورت میگیرد. خیلیها خوابند و این را نمیشنوند. تورم جدید تخریب کننده است و بحران ایجاد میکند. مردم دیگر ذخایری ندارند که تحمل کنند. متاسفانه ما همیشه مدیریتمان مدیریت بحران بوده است. برای مثال در جایی سیل میآید، همه امکانات را به آن سمت میبریم؛ دوماه پیش میبریم و بعد هم ول میکنیم. با این وجود دلار از ۱۰۰ هزار تومان هم عبور کرد اما نشانه مشهود و قابل لمسی از فروپاشی دیده نمی شود.
اما واقعیت چیست؟ اقتصاد ایران در حال احتضار است یا خبرهای دیگری در راه است؟
برای مثال مرتضی ایمانی راد که تحلیلگر اقتصادی است بر این باور است که هیچ شاخص مشخص و تعریف پذیرفتهشدهای از «فروپاشی اقتصادی» در اقتصاد ایران ارائه نشده است. در نبود چنین تعریفی، هر فرد بر اساس برداشت شخصی خود از این واژه استفاده میکند و تصور میکند که از یک مفهوم علمی بهره میبرد، در حالی که دیگران ممکن است درک متفاوتی از آن داشته باشند.
این نبود شفافیت در مفاهیم، گفتوگو و تحلیل اقتصادی را دشوار میکند. برای مثال، اگر فروپاشی اقتصادی را به معنای افزایش شدید و خارج از کنترل قیمت ارز و سایر کالاها در نظر بگیریم، میتوان گفت که اقتصاد ایران در شرایط فعلی در آستانه فروپاشی قرار ندارد.
با این وجود، اساسا، فروپاشی اقتصادی به دورهای از فروپاشی ملی و یا منطقهای اقتصاد گفته میشود که در آن اقتصاد برای یک دوره طولانی از چند سال تا چند دهه در پریشانی و تلاطماتی گسترده قرار دارد. این دورههای پریشانی عموماً با هرجومرجهای اجتماعی، عدم رضایت و ناآرامیهای اجتماعی، ورشکستگی، کاهش حجم تجارت، نوسانات گسترده ارزی و برهم خوردن نظم و قانون همراه خواهد بود.
در این میان، پیمان مولوی که یک اقتصاددان است، معتقد است که فروپاشی اقتصادی آرام آرام صورت میگیرد. یک امر تدریجی است که از ۱۳ سال پیش و تحت تاثیر تحریمها بر پیکر اقتصاد ایران شروع شده است ولی کسی حاضر به قبولش نیست. کافی است به آمارهای کلان رفاه بنگرید، فروپاشی اقتصادی رخ میدهد به صورت مزمن فقط این بار سرعت آن بيشتر شده است. ريال به عنوان حفظ کننده قدرت خرید ارزشی برای عموم ندارد چه رئیس کل بانک مرکزی تقاضای دلار را واقعی بداند یا نه؟ به نظر، نقطه آغاز فروپاشی اقتصادی ندیدن واقعیتهاست و پشت کردن به علم اقتصاد. فروپاشی زمانی آغاز میشود که شما آینده را از دست رفته میبینید و میلیونها ایرانی آینده را روشن نمیبینند. سیاستگذار همين الان هم میتواند تغییرات مهم و تاثير گذاری را صورت دهد اما این نیازمند اولویت شدن اقتصاد است و هدف شدن رفاه و نه هیچ چیز دیگر. مردم را به اقتصاد و آینده امیدوار کنید! تنها ترین راه همین است.
پس از فروپاشی اقتصادی، تقریباً همیشه تعدادی از تغییرات قانونی با هدف اجتناب از تکرار وضعیت مشابه در آینده روی میدهد. این تغییرات معمولاً با درسگیری از تجزیه و تحلیل اقتصاد پس از فروپاشی آن ایجاد میشوند که هدف آن شناسایی عوامل کلیدی زمینهساز فروپاشی و استفاده از معیارهای کنترل در قوانین جدید برای کاهش این خطرات در آینده است. با گذشت زمان، ممکن است علاقه به این معیارهای کنترلی تضعیف شود، چرا که محو شدن خاطره سقوط اقتصادی ممکن است سختگیری مقررات رفتار بازاری پرخطر را کاهش دهد.
آنچه مشخص است وضعیت اقتصادی در موقعیت سخت و احتضاری را تجربه می کند اما نمی توان هنوز به صورت مشخص نام فروپاشی را بر آن اطلاق کرد. امری که با تداوم سیاست های اشتباه در کمین کشور است.

