هدف واقتصاد بررسی می کند؛
نبود نقشه راه اجرایی مصوب و شیوهنامهها و دستورالعملهای اختصاصی برای جمع آوری، پردازش و بازیافت پسماند باعث شده است نظارتها از سوی دستگاههای متولی بهصورت ناقص انجام شود. لذا طرحهایی که توسط شهرداری برای حل این مشکل ارائه میشود، محدود به دورههای مدیریتی شوراست و با تغییر دورهای شورای شهر این طرح ها بیاستفاده و ناکارآمد میشوند. زبالهگردی بهتنهایی نمیتواند یک معضل محیط زیستی باشد. در پشت صحنه این پدیده، معضلات اجتماعی بهخصوص فقر قرار دارد. اگر مشکل معیشت این افراد برطرف شود، بهطور قطع بخش بزرگی از این مشکل حل میشود اما زمانی که مسئله تا این حد گسترده میشود و زبالهگردی بیش از پیش در سطح شهر دیده میشود، مواجهه با مشکلات زیستمحیطی ناگزیر است.
افرادی که دست به زبالهگردی میزنند میتوانند ناقل بسیاری از بیماریها و آلودگیها باشند. این آلودگی میتواند توسط این افراد محله به محله جابجا شود و کنترل آن نیز در سطح کلانشهر بزرگی مانند تهران دشوار خواهد بود اما نکته مهم این است که آیا کلید حل این مشکل درپوش گذاشتن روی سطلهای زباله است یا حل مشکل معیشت این افراد؟
در کنار شهرداری دستگاههایی که مسئولیت آموزش و فرهنگسازی در این زمینه را برعهده داشتهاند نیز در انجام وظایف خود کوتاهی کردهاند. نهادهایی مانند صدا و سیما و وزارت آموزش و پرورش در جهت فرهنگسازی برای کاهش تولید پسماند عملکرد خوبی نداشتهاند. شهرداری نیز عمده اقدامات خود را در جهت مدیریت پسماند پس از تولید آن انجام داده و موضوع کاهش مقدار پسماند در شهر تهران به نوعی مغفول مانده است.
کسانی که به زباله گردی روی میآورند مردان و نوجوانان بد سرپرستی هستند که برای سیر کردن شکم گرسنه خانواده و برادر و خواهر کوچکتر خود به این پدیده روی میآورند و تا کمر در سطل زباله خم شده و به دنبال مواد بازیافتی مانند بطری، قوطی، مقوا و نظایر اینها هستند اما در مواردی نیز علاوه بر مردان، زنان و کودکان هم غافل از ابتلا به انواع بیماریها به این پدیده روی میآورند.
به عقیده جامعه شناسان هر گاه در جامعه زبالهگردی افزایش یابد میتواند تداعیگر این مهم باشد که فاصله طبقاتی در جامعه زیادتر شده و به نوعی قشر فقیر جامعه یا همان زبالهگردها با وجود اینکه به این کار مشغول هستند این تصور را نیز دارند که سهم آنها و یا حق آنها را بشر مرفه جامعه از آن خود کرده که این خود میتواند عاملی برای افزایش خشم درونی در افراد شود که آسیبهای دیگری هم به دنبال دارد.
روز به روز به تعداد زبالهگردهای سطح شهر و اطراف آن اضافه میشود. شرایط اقتصادی و معیشتی نامطلوب این قشر از جامعه و کمبود منابع و امکانات لازم برای رفع نیازهای اولیه این خانوادهها، در گسترش این پدیده موثر است اما به گفته عقیده جامعه شناسان، با برخوردهای قهری نمیتوان این آسیب اجتماعی را جمع کرد بلکه مدیران شهرداری باید در این زمینه اقدام کنند.
زبالهگردی به این شکل و با این گستردگی قطعا از معضلات نوظهور جامعۀ ماست؛ نه صرفا محدود به تهران و شهرهای بزرگ است و نه محدود به مناطق شمالشهرنشین. تقریبا در تمام شهرستانها و شهرهای کوچک و در فرودستترین مناطق هر شهر نیز اوضاع به همین منوال است. پیش از این نیز بودند افراد بیسرپناهی که در میان زبالهها به دنبال مواد خوراکی و مواد قابل استفاده میگشتند، اما این شکل جدید از زبالهگردی، یعنی زبالهگردی به عنوان یک شغل که افرادی به استخدام یک پیمانکار دربیایند و روزانه ۱۰-۱۲ ساعت به این کار اشتغال داشته باشند، قطعا پدیدهای نوظهور است که عمری کمتر از ۳ یا ۴ سال دارد.
جدای اینکه زباله گردی یکی از آسیبهای اجتماعی جوامع شهری به حساب میآید که بنا به اظهارنظر جامعهشناسان این پدیده خود میتواند عاملی برای افزایش بیماریها و همچنین بالا رفتن نرخ آسیبهای اجتماعی نیز باشد. گفتنی است از مهمترین دلایل افزایش زبالهگردها در سطح شهرها را میتوان نامناسببودن شرایط اقتصادی مردم و همچنین افزایش میزان تولید زباله عنوان کرد، چرا که در حال حاضر متاسفانه بنا بهدلیل رواج مصرف گرایی شاهد تولید بیش از اندازه زباله در شهرها هستیم که این خود میتواند عامل رونق کار زبالهگردها شود.
البته به پدیده زباله گردی نباید به عنولن اتفاق معمول نگاه کرد چرا که این کار هم مافیایی برای خود دارد برآوردی هم از تعداد کودکان زباله گرد نیست اما بر اساس برآوردهای آماری ناشی از زبالههای شهر تهران، توان کودک در حمل پسماندهای خشک و … عنوان می شود که حدود ۴۰۰۰ کودک زباله گرد است. آماری که بدون هیچ شک و شبههای از سال قبل تا کنون با افزایش هم همراه بوده و حتی اگر مسئولان ادعای عدم افزایش تعداد کودکان زباله گرد پایتخت را داشته باشند، آماری فاجعه بار و قابل تامل است.
زباله گردی موضوعی پیچیده و چند بعدی است و شرایط امروز جامعه و وضعیت اقتصادی حاکم بر آن یکی از مهمترین دلایل ازدیاد این پدیده بوده که نمیتوان آن را نادیده گرفت؛ از این رو معضل زباله گردی قطعاً بدون همکاری و همراهی تمامی ارگانهای ذیربط و نهادهای مدنی حل نخواهد شد. بهترین راه حل، ساماندهی سرشاخهها از طریق تشکیل کارگروهی متشکل از ارگان های ذیربط نظیر دادگستری، بهزیستی، نیروی انتظامی، مرکز بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی، اتاق اصناف و اتحادیه، اداره امور اتباع، اداره نظارت بر اماکن عمومی، اداره کار، محیط زیست، دفاتر امور شهری و امور اجتماعی استانداری، شهرداری و فعالان مدنی و صاحب نظران دانشگاهی تشکیل و راهکارهای لازم در خصوص ساماندهی تشکیلات غیر رسمی جمع آوری پسماند خشک مورد بررسی قرار گیرد.