• برابر با : 1 - جماد ثاني - 1447
  • برابر با : Friday - 21 November - 2025
کل اخبار 5546اخبار امروز : 7
0

انتشار کتاب «موزه، شرکت سهامی»؛ روایتی از دگرگونی موزه‌ها در عصر سرمایه‌داری فرهنگی

  • کد خبر : 12746
  • 21 نوامبر 2025 - 13:08
انتشار کتاب «موزه، شرکت سهامی»؛ روایتی از دگرگونی موزه‌ها در عصر سرمایه‌داری فرهنگی

کتاب «موزه، شرکت سهامی» نوشته پل ورنر با ترجمه محمدمهدی مشفق و از سوی انتشارات دانان منتشر شد. این کتاب، که یکی از معدود آثار فارسی است که نگاهی انتقادی و درونی به سازوکارهای موزه‌های مدرن دارد، توجه پژوهشگران و علاقه‌مندان هنر را جلب کرده است. به گزارش هدف پرس؛ کتاب «موزه، شرکت سهامی» ما […]

کتاب «موزه، شرکت سهامی» نوشته پل ورنر با ترجمه محمدمهدی مشفق و از سوی انتشارات دانان منتشر شد. این کتاب، که یکی از معدود آثار فارسی است که نگاهی انتقادی و درونی به سازوکارهای موزه‌های مدرن دارد، توجه پژوهشگران و علاقه‌مندان هنر را جلب کرده است.

به گزارش هدف پرس؛ کتاب «موزه، شرکت سهامی» ما را به درون یکی از مهم‌ترین نهادهای فرهنگی قرن بیستم می‌برد تا نشان دهد چطور موزه‌ها، که روزگاری محل گردآوری و مراقبت از آثار هنری و حافظه‌ی جمعی بودند، به‌تدریج در منطق شرکت‌های تجاری حل شدند. پل ورنر، نویسنده‌ی کتاب، که نزدیک به نه سال در موزه‌ی گوگنهایم کار کرده، از جایگاه یک ناظر درونی تجربه‌ی خود را روایت می‌کند؛ تجربه‌ای که در مرز میان عشق به هنر و بیزاری از سازوکار سرمایه‌دارانه در نهادهای فرهنگی در نوسان است.

کتاب از همان ابتدا یادآور می‌شود که این درهم‌تنیدگیِ هنر و تجارت پدیده‌ای تازه نیست، بلکه ریشه در تاریخ روشنگری و توسعه‌ی استعماری ملت-دولت‌های لیبرال دارد؛ همان دوران که آزادی و دموکراسی به‌عنوان ارزش‌هایی جهان‌شمول معرفی شدند، اما هم‌زمان زیرساخت‌های قدرت و انباشت سرمایه را برای قرن‌های بعد بنا نهادند. موزه‌ی گوگنهایمِ «جهانی‌شده‌ی»‌ امروز نیز، با شعبه‌هایش در نیویورک، ونیز، برلین و بیلبائو، ادامه‌ی همان پروژه است: جهانی‌سازی هنر در قالب زبانی بازاری، صیقل‌خورده و به‌ظاهر بی‌مرز.

راوی، در مقام یک راهنمای موزه، با زبانی صمیمی و گاه طنزآلود ما را در مسیر مارپیچی بالا می‌برد که استعاره‌ای است از معماری گوگنهایم؛ از یک اثر به اثر دیگر، از ایده‌ای به ایده‌ی دیگر. در این حرکت دَوَرانی، خواننده درمی‌یابد که موزه چگونه از مکانی برای تماشای آثار هنری به فضایی برای تولید معنا، تبلیغ برند و جذب سرمایه بدل شده است. تام کرنس، مدیر موزه‌ی گوگنهایم در دهه‌ی نود میلادی، به‌درستی «مدیرعامل شرکت فرهنگ» لقب گرفته بود؛ کسی که موزه را چون یک شرکت چندملیتی می‌گرداند، با شعباتی در سراسر جهان و پروژه‌هایی نیمه‌کاره که به همان اندازه که جاه‌طلبانه‌اند، بی‌رحمانه نیز هستند.

اما آنچه کتاب را از یک گزارش صرف فراتر می‌برد، نگاه انتقادی و گاه دردناک نویسنده است. او درعین‌حال که از تجربه‌ی خود در موزه می‌گوید، به ما یادآوری می‌کند که «هیولاهای شرکت» تنها بیرون از موزه نیستند؛ بلکه درون ما و در شیوه‌ی اندیشیدن و مصرف فرهنگ نیز خانه کرده‌اند. این همان لحظه‌ای است که کتاب از سطح نقد نهادی فراتر می‌رود و به تأملی فلسفی درباره‌ی نسبت هنر و سرمایه تبدیل می‌شود.

از دل چنین تأملی، پرسشی اساسی بیرون می‌آید: آیا موزه‌ای که ما می‌شناسیم، با همه‌ی شکوه معماری و انبوه بازدیدکنندگانش، دیگر به پایان راه خود رسیده است؟ آیا می‌توان تصور کرد نهاد فرهنگی‌ای از دل این بحران برآید که نه بر مبنای ارزش بازار، بلکه بر مبنای تجربه‌ی انسانی بنا شده باشد؟ نویسنده به‌جای پاسخ دادن، ما را به اندیشیدن دعوت می‌کند.

برای خواننده‌ی ایرانی، این پرسش‌ها بی‌ارتباط نیستند. موزه‌های ما نیز درگیر همان روندهای جهانی‌اند، هرچند با سرعت و شدت متفاوت. در شرایطی که سرمایه‌داری فرهنگی به شکل‌های تازه درحال گسترش است، شاید لازم باشد ما هم از خود بپرسیم: در این «مارپیچ بزرگ»، سهم ما چیست؟ و آیا هنوز می‌توان موزه را نه شرکت سهامی، بلکه خانه‌ی هنر دانست؟

در فضای نشر ایران، کتاب‌هایی که به‌صورت انتقادی و تحلیلی به نهاد موزه می‌پردازند، بسیار اندک‌ است. فقدان منابع تخصصی درباره ساختار، فلسفه و اقتصاد موزه‌ها، سال‌هاست که در حوزه هنر و مطالعات فرهنگی احساس می‌شود. انتشار چنین اثری، گامی مهم در پر کردن این خلأ است و نشان از جسارت و نگاه آینده‌نگر ناشر دارد. کتابی کم حجم اما پر از ارجاع های فرامتنی، که مترجم به خوبی از عهده آن برآمده است انتشارات دانان با انتخاب و عرضه‌ی این عنوان، راه را برای ورود مباحث تازه و ضروری درباره نسبت هنر، بازار و نهادهای فرهنگی به فضای فکری کشور باز کرده است.

کتاب «موزه، شرکت سهامی» نوشته‌ی پل ورنر، با ترجمه‌ی روان و دقیق محمدمهدی مشفق توسط نشر دانان منتشر شده است؛ ترجمه‌ای که لحن گفت‌وگومحور و طنز تلخ نویسنده را به‌خوبی در زبان فارسی حفظ کرده و تجربه‌ی خواندن این کتاب را زنده و تأمل‌برانگیز می‌کند.

لینک کوتاه : http://hadafpress.ir/?p=12746

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب‌ها