• برابر با : 17 - ربيع أول - 1446
  • برابر با : Friday - 20 September - 2024
کل اخبار 2906اخبار امروز : 1
8

چه فیلم هایی بیشتر دیده می شوند؟

  • کد خبر : 4229
  • 01 تیر 1403 - 17:12

  مولفه هایی که برای دیده شدن یک فیلم در این روزهای سینمای ایران مطرح شده است چه مولفه هایی ست ؟ یا چه تعریفی دارند؟ از چه جنسی هستند؟ مربوط به کدام بخش از سینما یا بهتر بگوییم کدام بخش از سینمای ایران هستند؟ پاسخ به این سوال ها هم می تواند سخت بوده […]

 

مولفه هایی که برای دیده شدن یک فیلم در این روزهای سینمای ایران مطرح شده است چه مولفه هایی ست ؟

یا چه تعریفی دارند؟

از چه جنسی هستند؟

مربوط به کدام بخش از سینما یا بهتر بگوییم کدام بخش از سینمای ایران هستند؟

پاسخ به این سوال ها هم می تواند سخت بوده باشد هم آسان ،  اما سوال یا پاسخ پیچیده ای نیست

با بازخوانی پرونده ی چند فیلم از فیلم های سینمایی اکران شده در سال ها و ماه های اخیر و واکاوی درون مایه ها یا عناصر فیلم می توان به چند نمونه ی مورد بحث اشاره کرد.

می توانیم بنشینیم و فیلم ها را از منظر گونه یا ژانر، از منظر کارگردان و نویسنده یا از منظر بازیگران دسته بندی کنیم و در یک تحلیل سطحی، وجوه متفاوتی را مطرح کنیم که محل بحث و گفت و گو می توانند بوده باشند و ما را به سمت و سوی پاسخ های متنوعی هدایت کنند

تصور کنید سینمای استاد عباس کیارستمی را با سینمای مورد اقبال تماشاگران در جهان امروز سینمای ایران مقایسه و تفسیر کنیم ، قطعا قیاس مع الفارقی است و از پایه و اساس، رویکرد غلطی می تواند باشد . سینمای استاد کیارستمی بزرگ با همه ی مولفه های انسان دوستانه اش در میان طرفداران هر چند اندکش ، بسیار بسیار قابل احترام و ارزشمند و در خور توجه است. اجازه بدهید تکلیف خودم را مشخص کنم بایستی قاطعانه و با افتخار اعلام کنم که برای خود من ، سینمای استاد کیارستمی نازنین ، هماره انتخاب اول بوده، هست و این انتخاب آگاهانه به همین قدرت و شکلی که در قلب و احساس و تفکر من جوانه زده باقی خواهد ماند.

پس کارگردان، فیلمنامه نویس و بازیگران را کنار می گذاریم و خود فیلم را به مثابه یک فیلم سینمایی در گونه ی خودش مورد توجه قرار می دهیم

از آنجایی که فیلم سینمایی تمساح خونی ، من را وادار به نوشتن این مطلب کرد بنابراین مولفه هایی که در این نوشتار مورد توجه قرار می دهیم مرتبط با سینمایی از این جنس است که رویکرد کمدی و طنز و گاه (دور از جون این دست از فیلم ها) هزل و هجو دارند

در ابتدا بایستی مطرح کنم که شخصا به همه ی  هنرمندان فعال در این حوزه احترام بسیار زیادی قائل بوده و بسیار تحسینشان می کنم ، یادآور می شوم  که در این مطلب، تنها فقط خود فیلم مطرح است

یادم هست بخش هایی از فیلم تمساح خونی را در جشنواره در سالن برج میلاد به صورت پراکنده و تکه تکه تماشا کردم ، و بالاخره موفق شدم در زمان اکران عمومی، فیلم را به طور کامل در سینماهای شهر تماشا کنم

صادقانه بایستی بگویم اولین چیزی که پس از تماشای فیلم یا حتی در حین تماشای فیلم به ذهنم آمد این بود که آنهمه سر و صدا، پروپاگاندا ، آنهمه هیاهو و تبلیغ در فضای جشنواره ای برای چه چیزی بوده است؟ فیلم از هیچ منظری مرا به عنوان مخاطب جذب نکرد. اساسا هر چه به دنبال ویژگی خاصی در جهان فیلم گشتم تا خود را اقناع کنم و پاسخی برای آنهمه جنجال زرد در حال و هوای جشنواره بیابم پیدا نکردم ، هنوز هم پیدا نکرده ام، آیا صرف حضور برادر عزیز ‌و هنرمندمان جناب عزتی برای پاسخ به این سوال ها کافی است؟ اگر کافی است چرا؟ چه اتفاق فرهنگی بر سر مخاطب آوار شده است؟ این موهبت در چه بستر اجتماعی شکل گرفته و ‌پرورش پیدا کرده است؟ خاستگاه این اتفاق فرهنگی یا خاستگاه این نیاز از سوی مخاطب کجاست؟ چیست؟ چه می تواند باشد؟

فیلم فوق ، نه قصه ی کاملی دارد؟ نه گونه مشخصی دارد؟ نه تازگی و بداعتی در روایت و ساختار خودش دارد نه طنز پخته و جاافتاده ای دارد نه محتوای قابل توجهی را بر دوش می کشد و نه… .

پس  چرا مورد اقبال عموم واقع می شود؟!

نگاهی گذرا به محتوا، فرم، رویکرد، زبان، ساختار کلمات، میزان بهره مندی از عناصر کمدی با تعریف درست و اصولی اش ، اندازه ی ادا و اطوار، حجم هزل و هجو ، موقعیت های تکه پاره شده ‌ی مستقل از جهان فیلم، آرایش و موسیقی در فیلم های “ شهر هرت، دینامیت، مطرب، فسیل، سگ بند و …) بیندازیم به پاسخ های مشابهی در این مقال می رسیم که این پاسخ ها از نظر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جای تامل زیادی داشته و نیاز به یک پژوهش های جامعه شناختی و روانکاوانه را فریاد می کنند. می توانیم به فهرست فیلم های فوق از آثار کمی قدیمی تر نیز نام برده و مثال بیاوریم اما ذهن مخاطب را به همین اواخر معطوف می کنیم تا خود بتواند کمی همراه با این متن به تحقیق بیشتری در صورت نیاز بپردازد.

تغییرات در ساختار سینمای ایران ، تغییر در ذائقه ی مخاطب ، فروش نجومی اینگونه از فیلم ها، نحوه ی تبلیغات و محتوای فیلم های سینمایی در دهه ی اخیر بسیار متفاوت شده است. آنچه بیشتر از همه مورد توجه مخاطب ایرانی در سینمای امروز قرار گرفته است ، فیلم های کمدی است. فیلم‌هایی که برای دقایقی کوتاه می‌توانند مخاطب را بخندانند یا از دردها و تلخی های روزمرگی ، رهایش کنند.

اما اینکه این فیلم ها بتوانند در عین حال مفاهیم روزمره اجتماعی و خانوادگی را با نگاهی انتقادی و طنز بیان کنند جای سوال دارد. بسیاری از منتقدان و اهل فرهنگ و هنر بر این باورند که سینمای کمدی ایران در سال‌های اخیر با افول بسیار زیادی همراه بوده است و حمایت های دولتی در جهت اکران و یا عدم توجه به موارد نظارتی و ارشادی می توانند این افول را تشدید نمایند اگر این رویه ادامه پیدا کند و به همین اندازه از سینمای متفاوت هنری یا مستقل یا اندیشمند اجتماعی در گونه های مختلف برای تولید حمایت نشود و انبوه فیلمنامه های خوب نویسندگان جوانی که ناشناخته اند در شورای بنیاد فارابی و دیگر دستگاههای دولتی با ادعاهای عجیب و نظریات بحث برانگیز رد شوند و در بانک فیلمنامه ی خانه سینما دپو گردند و هیچوقت ، هیچوقت به جهت نداشتن رابطه های تعریف شده در سینمای ایران به تولید نزدیک نشوند سینما و مخاطب ایرانی دچار کمبود اندیشه و ارزشمداری خودپندارگونه ای می شود که به یک بی هویتی آشکار دامن می زند و همه چیز ناامیدکننده تر می شود.

در چنین شرایط ناعادلانه ای است که فیلم های کمدی بدون فیلمنامه، بدون قصه، بدون روایتی ارزشمند پشت سر هم تولید می شوند و اتفاقا به فروش خوبی دست پیدا می کنند چون ذائقه ی فرهنگی و هنری مخاطب امروز نه تنها رشد نکرده بلکه شرطی شده و به نیاندیشیدن عادت کرده است.

در چنین شرایطی است که مولفه های دیده شدن یک فیلم برای سازندگان هم تغییر می کند و تنها فروش میلیاردی است که برای فرهنگ و هنر ، برای سینمای اصیل ایران، برای رشد نکردن عناصر و گونه ی درست و ارزشمند کمدی و قرار ندادن مخاطب در مسیر درست انسان ساز تصمیم می گیرد.

به همین دلیل است که هر بار پس از تماشای یک فیلم پرفروش کم محتوا، با انگیزه های بسیار به تماشای یک فیلم آبرومند از جهان گسترده ی استاد کیارستمی بزرگ می نشینم تا حالم خوب شود تا ذائقه ام افول پیدا نکند، تا دوباره در مسیر درست قرار بگیرم ، تا یادم نرود سینمای ایران به چه شکلی بوده است ، تا فضیلت های گم شده را فراموش نکنم،  تا بیاموزم و از اول راه، دوباره بیاموزم آنچه را که فراموشی ام داده اند.

لینک کوتاه : http://hadafpress.ir/?p=4229

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب‌ها