اصلا این طور نیست که همه می گویند دلار گران شده است بلکه دلیل این است که ریال به دلیل چاپ پول و افزایش دو و نیم برابری نقدینگی کم ارزش شده است.این همان مساله ای است که دولت ها نمی پذیرند یا گوش نمی دهند.
یکی از مهمترین مسائلی که به حیات اقتصادی و بهبود شرایط اقتصادی کمک میکند وجود تعادل بین عرضه و تقاضا است. زمانی که بین عرضه و تقاضا تناسب وجود نداشته باشد وضعیت اقتصادی با مشکلات زیادی از جمله تورم رو به رو میشود. زمانی که پول چاپ میشود در واقع افزایش تقاضا صورت میگیرد در این موقعیت باید عرضه کالا و خدمات نیز به همین نسبت افزایش یابد.
پول را میتوان به راحتی چاپ کرد اما برای تعدیل تاثیر چاپ پول میتوان به راحتی عرضه کالا و خدمات را افزایش داد؟ البته که این مورد به وجود زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد و باید با برنامهریزی دقیق و مشخص انجام شود.
زمانی بخش عرضه تقویت میشود که تولید در کشور رونق داشته باشد. زمانی که بخشهای مختلف اقتصاد کشور به درستی عمل کنند و قوانین و رویکردها صحیح باشد افزایش تولید نیز امکانپذیر است. برای تقویت تولیدات یک کشور لازم است مواد اولیه مورد نیاز برای تولید، لوازم و تکنولوژیهای مورد نیاز، متخصصان نظارت بر تولید، نیروی کار و غیره نیز در دسترس باشد تا چرخه تولید به خوبی عمل کند.در غیر این صورت با افزایش نقدینگی و تقاضا برای کالا، وضعیت اقتصاد بحرانی میشود. بنابراین چاپ پول بدون در نظر گرفتن توان عرضه اقتصادی تنها به کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ تورم منجر میشود. چاپ بیرویه پول برای جبران کمبود بودجه دولت و افزایش نقدینگی موجود در بازار در صورتی که به یک سیاست دائمی تبدیل شود و به صورت کنترل شده نباشد وضعیت اقتصادی کشور را با بحران مواجه خواهد کرد.
و متاسفانه تامین منابع موجب رشد نقدینگی بسیار بیشتراز رشد تولید ناخالص داخلی شد که البته یک امر بدیهی و اجتناب ناپذیر است، هرگاه رشد نقدینگی بیشتر از تولید ناخالص شود این اختلاف نقدینگی تورم ایجاد می کند. زمانی تورم در کشور ما به وجود آمد که نقدینگی رشد و ایجاد شده، بنابراین این گرانی ها، گرانی های یکی دو ماهه اخیر نیست. این گرانی نتیجه ۵ سال گذشته است. در همان سال، روز و ثانیه ای که مصوبه ای تنظیم شد که به نقدینگی اضافه کردند تا هزینه های دولت را تامین کنند آن زمان این رشد نقدینگی موجب تورم شد و این تورم و گرانی آن لحظه ایجاد شده است. مسلما نمی شود همیشه اوضاع را کنترل کرد به عنوان یک اصل خدشه نابذیر و غیر قابل اجتناب روزی می رسد که دولت توان کنترل و انسداد نقدینگی را برای این که تبدیل به تقاضای کالا و خدمات نشود، از دست می دهد درهمان لحظه است که این نقدینگی اضافی بازار را مانند سیلی شدید در برمی گیرد هرچند که مقدارش کم هم باشد اما اتفاقی است که افتاده و اشتباهی است تحت عنوان علیت و هم زمانی که ممکن است مسئولین بکنند.
اقتصاد ایران که از قبل با تحریمهای آمریکا دست و پنجه نرم میکرد، با تبعات منفی شیوع ویروس کرونا مواجه است. این اثر از چند مجرا به اقتصاد منتقل میشود، از جمله صادرات کمتر به چین، کاهش تجارت منطقهای، اختلال در تولید صنعتی داخلی و بخش خدمات و سقوط صنعت گردشگری. رکود قیمت نفت هم باعث کاهش درآمدهایی شده که با اتکا به دور زدن تحریمها به دست میآید.
بنایراین انتظار داریم تورم در ایران در سال جاری میلادی بهطور میانگین حدود 25 درصد بماند و همچنان بالا باشد. همزمان با انطباق اقتصاد با تحریم از طریق تسهیل مسیر واردات و با افزایش درآمد صادرات نفت ــ و همچنین آهسته شدن روند تضعیف پول ملی ــ انتظار این است که تورم شتاب کمتری بگیرد و به نرخ میانگین سالانه 15.5 درصد بین سالهای 2021 تا 2024 برسد، با این حال اگر بانک مرکزی تسلیم فشار موجود شود و کسر بودجه را از طریق افزایش پایه پولی جبران کند، تورم در ایران میتواند از پیشبینیها فراتر رود.
پس با این وجود انتظار اینکه شرایط اقتصادی ایران با تغییر دولت بهبود پیدا کند تفکر کودکانه ای ست چرا که شاید رویکرد آمریکا در قبال تحریمها نیز با روی کارآمدن آقای بایدن تغییر کند. اما تصور اینکه تولید ناخالص واقعی ایران در بازه 1401 تا 1403 بهصورت میانگین 1.6 درصد رشد نماید غیر قابل تصور است چرا که مسوولان ما در طول سالهای گذشته بیشتر به فکر تسکین درد بوده اند و هرگز به این فکر نکرده اند که رفع درد کشور ما توجه به تولید داخلی ست ما نباید چشم امید به روسیه وچین و یا هر کشور دیگر داشته باشیم و تنها راه عبور از بحران ها ترمیم زیر ساخت های تولید صنعتی و خودکفایی کشور است شعاری که سالهاست مقامات رده اول کشور بخصوص رهبر انقلاب می دهند ولی در اجرا به واردات جنس های آماده از چین و تخریب زیربنای تولید کشور ختم می شود .