نگاهی به سیر تحول سلفپرتره و پروژههای معاصر با محوریت چهرهی انسان
از قرن نوزدهم تاکنون، چهرهی انسان در هنر نهتنها موضوعی تصویری، بلکه عرصهای برای بازتاب تحولات فکری، اجتماعی و فرهنگی بوده است. از زمانی که هنرمندان رمانتیک چون ترنر و کانستبل نگاه خود را از منظره به درون انسان معطوف کردند، پرتره دیگر فقط بازنمایی ظاهر نبود؛ بلکه آینهای از روح زمانه شد.
در آن دوران، نور و رنگ در آثار ترنر و کانستبل تنها ابزارهای نقاشی نبودند، بلکه نشانههایی از عاطفه، دروننگری و واکنش انسان به تغییرات اجتماعی و صنعتی قرن نوزدهم به شمار میرفتند. هنرمند بهتدریج به «سوژهی اثر» بدل شد، و سلفپرتره به صحنهای برای گفتوگوی او با خودش و جامعهاش تبدیل گردید.
در ادامه، با گوگن و ونگوگ، چهره از بازنمایی دقیق واقعیت فاصله گرفت و رنگ و فرم، زبان احساس و تجربهی شخصی شدند. ونگوگ در خودنگارههایش نه صورت، بلکه اضطراب، درد و تنهایی انسان مدرن را نقاشی میکرد. گوگن نیز در جستوجوی “دیگری”، چهره را از قید بازنمایی اروپایی رها کرد و آن را در پیوندی فرهنگی و اسطورهای به تصویر کشید.
با پیکاسو، این مسیر به نقطهای تازه رسید. او چهره را شکست، تجزیه کرد و از نو ساخت. پرتره در نگاه او نه یک چهرهی واحد، بلکه مجموعهای از دیدگاهها و زاویههای همزمان بود. این چندگانگی، استعارهای از انسان قرن بیستم است؛ انسانی که در میان تضادهای فرهنگی و سیاسی، هویتی تکهتکه و سیال یافته است.
پروژههای هنری امروز که با محوریت چهرهی انسان شکل میگیرند، ادامهی همین گفتوگو با تاریخاند. در روزگاری که تصویر از هر زمان دیگری فراگیرتر شده، چهره دیگر تنها نشانهی فرد نیست، بلکه سندی از وضعیت فرهنگی و رسانهای ماست.
در این میان، برخی هنرمندان با انتخاب قالبهایی خلاقانه همچون آرتیستبوکها یا استفاده از دفترچههای روزمره مانند دفترچهی بیمه، به نوعی تلفیق میان زیست روزانه و بیان هنری دست یافتهاند. این انتخابها، مرز میان اثر هنری و سند شخصی را از میان برداشته و نشان دادهاند که چهرهی انسان را میتوان در سادهترین و معمولترین اشیای زندگی نیز جستوجو کرد.
چنین رویکردهایی نشان میدهند که پرتره هنوز هم زنده است؛ نه به عنوان تصویری از یک چهره، بلکه بهمثابه پرسشی دربارهی معنا، هویت و حضور انسان در جهانی که پیوسته در حال تغییر است.
پروژه حاضر در مهرماه هزارچهارصد توسط آقای زروان روحبخشان (منتقد ادبی و هنری و پژوهشگر) فرید جعفری سمرقندی (هنرمند) در گالری عصر کیوریت گردید و به نمایش در آمده است. در این نمایشگاه آثاری از هنرمندانی چون آرین آقابیگی، ناصر احمدزاده، فاطمه بلالی، فریبا بنای موحد، علی بناکار، محمود باجلان، جواد بوربور، نغمه اصلانی، فریدون امیدی، فاطمه باقری، حسن ایاضی، ندا اکبری، ثمینه اسمعیلی بنویدی، برادران پهلوانی، آرمیتا جلالی، سحر حمیدی، رضا پیمانپناهی، سارا جمالآبادی، سجاد حمیدیان، غزاله خوشقدم، پرژام پارسی، محمدحسین سعلبیفرد، ناتا خرمی، پرنیان پاکان، ستاره جباری، مهسا ذاکری، لیلا رحیمی، طناز راحت، مسیب زارع، فرید شمسیوسفی، غزال زارع، اشکان شکری، م. زالا، آرزو زند، میلاد سالاری، سونیا صادقی، انسیه زرگر، پیمان صحرادی، سیاوش صدرعضدی، معصومه طالبی، پگاه سلیمی، خوشه شایان، محدثه عیوضخانی، نگار فدایی، گلنار طبیبزاده، سمیرا علیخانزاده، فرهنگ فروتن، محمد قربانی، سارا عصاره، شهگل صفرزاده، آرش قنبری، امیرخشایار قاسمی، حمید عزیزی، هادی عربنرمی، مهسا قلمآرا، سحر کاظمی، مینا کریمی، مهسا کریمی، عظیم مرکباتچی، تکتم میرباقری، مهران گلمحمدی، احمدرضا مشهدی، حمیدرضا محمدیان، امین میریمقدم، پری مالمیر، اسرا گلمحمدی، آیلار محمدی، سحر مصطفوی، حمیده محبی، احمد مرشدلو، سام محتشم، نگار نخعی، واهیک هارتونیان، هوشنگ هاتفی، مرجان هاتفی، شیرین هراتی، نیکو هاشمی، شمسی یاری، به نمایش درآمده است.